از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

ویژگیهای هدایت اللهی

ویژگىهاى هدایت الهى

کتاب: ترجمه المیزان، ج 7، ص 346

نویسنده: علامه طباطبایى

هدایت

وقتى هدایت به معناى واقعى است که از ناحیه خداى سبحان باشد، و وقتى از خداى سبحان است که آدمى را به صراط مستقیم کشانیده با انبیا (ع) همراه کند.و علامت این نیز این است که برگشت همه دستورات آن به توحید و اقامه دعوت حق و عبودیت و تقوا باشد.

پس هر دعوت و هدایتى که بین انبیا فرق گذاشته و مردم را نسبت به بعضى از آنان کافر و نسبت به بعضى دیگر مؤمن کند، و یا بین احکام خدا تفرقه انداخته مردم را به عمل به بعضى از آنها و ترک بعضى دیگر دعوت مىکند، و یا از عهده تامین سعادت زندگى انسانى بر نمىآید و یا انسان را به سوى شقاوت و بدبختى سوق مىدهد، هدایت خدایى و مورد امضا و رضاى پروردگار نیست و از راه فطرت منحرف است.

قرآن کریم در این باره مىفرماید: "ان الذین یکفرون بالله و رسله و یریدون ان یفرقوا بین الله و رسله و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا اولئک هم الکافرون حقا" (1) و نیز مىفرماید: "ا فتؤمنون ببعض الکتاب و تکفرون ببعض فما جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزى فى الحیوة الدنیا و یوم القیمة یردون الى اشد العذاب" (2) و نیز مىفرماید: "و من اضل ممن اتبع هویه بغیر هدى من الله ان الله لا یهدى القوم الظالمین " (3) یعنى راه پیروى هواى نفس راه هدایت خدا نیست، بلکه بى راههاى است که هرگز سالکش را به سعادت حیات نمىرساند، چون چنین راهى ظلم است و هرگز خداوند ظلم و ستم را وسیله سعادت قرار نداده و نخواهد داد.

کوتاه سخن اینکه، یکى از خصوصیات هدایت الهى این است که ضلالت در آن راه نداشته و هیچ وقت سالک را به ضلالت نمىکشاند.خصوصیت دیگر آن این است که وقتى براى انسان باقى مىماند که شکرش بجا آورده شود، و گر نه از چنگ انسان مىرود، و آدمى دچار ضلالت مىگردد.آرى، خدا وقتى این هدایت را به کسى روزى کرد چنین نیست که دیگر خودش در آن سلطنت، و دخل و تصرفى نداشته باشد، چون عطایاى خدا ـ بر خلاف عطایاى ما ـ نعمت مورد عطا را از تحت ملکیت و سلطنت خدا بیرون نمىکند.پس اینطور نیست که هدایت بعد از اینکه به دست ما آمد براى ما باقى مانده و خلاصه مال ما باشد، چه اینکه شکرش را بجا بیاوریم و چه نیاوریم.بلکه باقى ماندنش موقوف بر این است که به لوازم توحید و عبودیت عمل شود، و لذا در آخر آیه مورد بحث فرمود: "و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون".و اگر از کفران نعمت هدایت تعبیر به خصوص شرک کرده براى این است که زمینه گفتار، مساله توحید مىباشد.

پىنوشتها:

1) کسانى که به خدا و پیغمبرانش کفر مىورزند و مىخواهند بین خدا و فرستادگان او جدائى بیندازند و مىگویند: ما به برخى ایمان آورده و به پارهاى کفر مىورزیم، و مىخواهند راهى میان کفر و ایمان اتخاذ کنند ایشان حقا کافرند.سوره نساء آیه 151

2) آیا نسبت به بعضى از کتاب ایمان مىآورید و بعضى دیگر را کافر مىشوید؟ جزاى هر کس از شما که چنین کند چیزى جز خوارى در زندگى دنیا نیست و در روز قیامت به سوى شدیدترین عذابها بازگشت خواهند نمود.سوره بقره آیه 85

3) و کیست گمراهتر از آن کسى که راه هدایت خدا را رها کرده و از هواى نفس خود پیروى کند، البته خدا قوم ستمکار را هرگز هدایت نخواهد کرد.سوره قصص آیه 50

 

دین و پرستش در تاریخ

کتاب: جهان بینى و معارف تطبیقى، ص 81

نویسنده: یحیى کبیر

یکى از امورى که همواره در طول تاریخ بشرى وجود داشته و انسان نتوانسته است براى همیشه آن را به دست فراموشى سپارد، دین و پرستش مىباشد.آن چنانکه هیچ چیز دیگر نتوانسته است خلأ ناشى از فقدان دین و پرستش را براى مدت زمان درازى پر کند.چنانکه گفته شد، میل و کششى که ریشه در فطرت انسان داشته اگر چه انسان مدتى نداى آن را در درون خود خفه سازد و از آن جدا گردد، ولى به ناچار بعد از گذشت مدت زمانى به آنباز مىگردد.

هر کسى کو دور ماند از اصل خویش 
باز جوید روزگار وصل خویش

در طول تاریخ، با وجود تلاشهایى که از طرف مخالفین براى ریشه کن کردن دین به عمل آمده است، انسان نتوانسته آن را براى همیشه به دست فراموشى سپارد.اگر چه در تشخیص دین حق از دین باطل به خطا افتاده و گاهى بت را با خدا اشتباه گرفته و به پرستش ماه، آفتاب، ستارگان و حتى حیوانات و...پرداخته است.اما به هر صورت نتوانسته است از پرستش و توجه به خالق براى همیشه روى گردان شود.

انبیا مأموریت داشتهاند که با آموزشهاى خود اولا، این میل فطرى را در انسان بیدار سازند و پردههاى ضخیم نفسانیات را از روى فطرت سلیم او کنار زنند و با توجه دادن انسان به نشانههاى خداوندى، او را به سوى فطرت اولیهاش هدایت نمایند.ثانیا، این گرایش درونى و این میل نیرومند معنوى را در مسیر و مجراى صحیح آن هدایت کنند و از انحراف آن به صورت بتپرستى، ستارهپرستى، گاوپرستى، مادهپرستى، گروهپرستى و...جلوگیرى نمایند.

اگر دین و پرستش ریشه در فطرت آدمى نداشت یا به ادعاى برخى بىخبران حاصل جهل یا ترس بود، در این صورت مانند بسیارى از چیزهاى دیگر، با گذشت زمان به کلى از صحنه روزگار، خارج و با افزایش علم و از بین رفتن ترس، جاى خود را به چیز کاملتر مىداد.اما چون نیاز به دین و پرستش از اعماق روح و شعور باطنى انسان مىجوشد، نه تنها هیچ چیز نخواهد توانست جایگزین آن شود، بلکه با افزایش آگاهىها، مقام دین در زندگى انسان، محکمتر شده است.

گرایش مجدد انسان غربى از بىبند و بارىها به دین و سر برآوردن دین از زیر فشارهاى شدید در جامعههاى کمونیستى، خود گواه روشنى بر این حقیقت است.قرآن درباره فطرى بودن دین مىفرماید:

روى خود را حق گرایانه به سوى دین الهى نگه دار.این فطرت الهى است که خداوند مردم را بر آن آفریده و براى آفرینش، تغییر و تبدیلى نیست.این است دین استوار.اما بیشتر مردم نمىدانند.به سوى خدا بازگشت خواهید کرد؛ از خدا بترسید؛ نماز را به پا دارید و از مشرکان نباشید. (1)

اعتدال در امیال

اکنون این سؤال پیش مىآید که چرا بعضى از افراد با وجود این میل نیرومند فطرى، از پرستش خداوند روى برمىتابند و خدا را انکار مىکنند؟ آیا آنان فاقد این کشش درونى هستند؟ و اگر نیستند چرا این انگیزه روحى، آنان را به سوى خدا سوق نمىدهد؟ در پاسخ این پرسش در مباحث گذشته به تفصیل سخن گفتیم و انگیزههاى انکار خدا را بیان داشتیم.در اینجا از زاویه دیگرى بدان نگریسته به توضیح آن مىپردازیم.ساختمان وجودى انسان چنان است که داراى امیال و گرایشهاى چندى است.از جمله همین کشش فطرى به سوى خداست و نیز امیال گوناگون دیگرى که غرایز حیوانى و کششهاى نفسانى از آنهاست.تردیدى نیست که آدمى براى زنده ماندن، نیازمند غرایزى ماند خوردن، خوابیدن، میل جنسى براى ادامه نسل و امیال فراوان دیگرى است که اگر آنها را در حد طبیعى خود برآورده نسازد، امکان ادامه حیات براى او نیست یا نسل او از بین خواهد رفت.در میان این همه امیال و کششهاى فطرى که هر یک وظیفهاى را در حیات جسمى یا روحى انسان بر عهده دارد، اگر توجه به یک یا چند میل بیش از میزان مورد نیاز باشد، و تمامى توجه انسان به سوىآنها جذب شود، روشن است که در این صورت از توجه به استعدادها و گرایشهاى فطرى دیگر باز خواهد ماند و این استعدادها به مرحله شکوفایى نخواهند رسید.

براى مثال، دانش آموزانى که تمام توجه آنها به بازى و ورزش است، تجربه نشان مىدهد که معمولا از لحاظ درسى ضعیفند، یعنى توجه بیش از حد، به بازى و ورزش، مجال شکوفایى استعدادهاى فکرى را در آنان باقى نمىگذارد.همچنین کسانى که آگاه و ناآگاه تمام توجه خود را صرف شهوات و ظواهر دنیا مىکنند، از توجه به معنویات که در رأس آنها خداوند قرار دارد، باز مىمانند.در این صورت، جاى تعجب نخواهد بود اگر چنین افرادى حتى از وجود یک میل نیرومند، مانند توجه به خدا در ضمیر خویش بىخبر بمانند و به علت بىخبرى از آن، حتى منکر وجود آن گردند.

هر چه توجه به لذات دنیوى در آدمى فزونى گیرد و نفسانیات، او را به سوى خود جذب کند، به همان اندازه امکان توجه به خدا و معنویات در وجود او کاسته مىشود، به عبارت دیگر، توجه به خدا و ارزشهاى معنوى در روح آدمى، فضاى مساعد مىطلبد.اگر فضاى روحى به علت غلبه شهوات، مناسب نباشد، استعدادهاى معنوى و شعور عالى در انسان رشد نمىکند.دلهایى که سرتاسر آن را عشق به مادیات و ظلمت نفسانیات پر کرده است، توانایى درک ارزشهاى والاى معنوى را از دست مىدهند.در چنین دلهاى آکنده از تاریکى، جایى براى تابش نور حق باقى نمىماند.

در آیاتى از قرآن که سخن از مهر زدن بر دلهاى کافران رفته است، اشاره به همین مطلب است که این افراد آن چنان دلهایشان آکنده از ظلمت نفسانیات مىشود که دیگر قابلیت هدایت و استعداد درک حقیقت را از دست مىدهند.

خلوت دل نیست جاى صحبت اغیار 
دیو چو بیرون رود فرشته در آید

پىنوشت:

.1 فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التى فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون، منیبین الیه و اتقوه و اقیموا الصلوة و لا تکونوا من المشرکین. (سوره روم (30) آیه 30 و 31)

 

 

اگر دولت عربستان به وعده های خود عمل نکند،‌حج عمره تحریم می شود

 حضرت آیت الله مکارم شیرازی با توجه به عملی نشدن وعده های دولت عربستان مبنی بر عدم تعرض به شیعیان، تصریح کرد: اگر دولت عربستان به وعده های خود عمل نکند،‌حج عمره را تحریم می کنیم.

‌حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی، عصر روز دوشنبه 4 تیر در دیدار ائمه جماعت مساجد تهران با اشاره نامه ای که اخیرا به وزارت امور خارجه مبنی بر جلوگیری از شبهه افکنی علیه شیعه در عربستان ارسال کرده است ، تصریح کرد: مسوولان کشور نباید تنها به وعده های دولت عربستان اکتفا کنند و باید شرایطی فراهم شود تا این وعده ها در عمل اجرا گردد.
وی تصریح کرد: در شرایط حاضر در عربستان و سرزمین وحی، همچنان شبهه افکنی علیه شیعه انجام می گیرد و اگر دولت مردان عربستان مانع این شبهات نشوند، مراجع تقلید حج عمره را تحریم خواهند کرد.
این مرجع تقلید هدف از شبهات علیه شیعه را به جهت فراگیر شدن این مذهب در جهان دانست و ادامه داد: این چه مستحبی است که به شیعیان توهین می شود. سازمان های مربوط به حج باید در این خصوص فکری کنند.
وی در بخش دیگر از سخنان خود از مساجد به عنوان پایگاه اسلامی مردم یاد کرد و اظهار داشت: مساجد باید محل تمام فعالیت های علمی، سیاسی و اجتماعی باشد زیرا از صدر اسلام تاکنون مساجد محل حل تمام مشکلات بودند.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی، خواستار گسترش فعالیت ها و برنامه های مساجد در سطح کشور شد و تاکید کرد: مسوولان و ائمه جماعت مساجد باید به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتوانند جوانان را با برنامه های جذاب و متنوع به مساجد سوق دهند.
وی هجمه های دشمنان علیه جوانان را بسیار خطرناک اعلام کرد و افزود: برای بیمه کردن جوانان از خطرات و شبهات باید کاری کنیم تا آنان حضور خود را در مساجد افزایش دهند.
این استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم، ادامه داد: پایه های مساجد همیشه با خون شهیدان آبیاری شده است تداوم آن هم با خون شهیدان است و باید بدانیم که مساجد به راحتی به دست نیامده که به راحتی از دست رود.
وی نقش انقلاب اسلامی را در پویا شدن مساجد بسیار مهم ارزیابی کرد و بیان داشت: همیشه مساجد عامل حرکت در کشور بوده اند و در پیروزی انقلاب اسلامی،‌مساجد نقش اصلی را ایفا کردند.

 

غزل‌ تبسّم‌

 

 
غزل‌ تبسّم‌

علیرضا قزوه‌

 با دل‌ شکسته‌ رفتم‌ رو به‌ مشرق‌ تبسّم‌
ناگهان‌ رسیدم‌ این‌جا، صبح‌تان‌ به‌ خیر، مردم!
دیشب‌ از شما چه‌ پنهان، سر زدم‌ به‌ کوی‌ مستان‌
گفتم‌ السلام‌ یا می‌ گفتم‌ السلام‌ یا خُم‌
ساقی‌ قدح‌ به‌ دستان، خنده‌ زد به‌ روی‌ مستان‌
یعنی‌ اجر می‌پرستان‌ پیش‌ ما نمی‌شود گم‌
عاشق‌ و درازدستی، مستی‌ و سیاه‌مستی‌
آدم‌ و دوباره‌ عصیان، آدم‌ و دوباره‌ گندم؟
عقل، هیزم‌ است‌ هیزم، عشق، آتش‌ است‌ آتش‌
آتش‌ آورید آتش، هیزم‌ آورید هیزم‌

لاریجانی: عده ای به واشنگتن رفته و غرب را به صدور قطعنامه ترغیب

لاریجانی: عده ای به واشنگتن رفته و غرب را به صدور قطعنامه ترغیب کرده بودند

  خبرگزاری انتخاب : دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: عده ای به واشنگتن رفته و غرب را به صدور قطعنامه ترغیب کرده  بودند.آنها هم فکر می کردند با سیگنالهای داخلی، اوضاع به نفع آنها در حال تغییر کردن است. البته ایران خیلی قدرتمند تر از آن است که چهار تا بچه بتوانند خللی ایجاد کنند.

خبرگزاری انتخاب

دکتر لاریجانی از سفر افرادی به واشنگتن و ترغیب آمریکا به صدور قطعنامه علیه ایران پرده برداشت.

به گزارش خبرگزاری انتخاب به نقل از بصیرت، دکتر لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی در همایش سراسری مسؤولان و هادیان سیاسی سپاه در خصوص ضرورت تحلیل عمیق در مسائل مختلف، گفت: عده ای به واشنگتن رفته و غرب را به صدور قطعنامه ترغیب کرده  بودند.آنها هم فکر می کردند با سیگنالهای داخلی، اوضاع به نفع آنها در حال تغییر کردن است. البته ایران خیلی قدرتمند تر از آن است که چهار تا بچه بتوانند خللی ایجاد کنند.

بر پایه این گزارش، وی با اشاره به صدور دو قطعنامه از سوی شورای امنیت(قطعنامه های 1737 و 1747) جدا از هیاهوها و فضاسازیها افزود: در صدور قطعنامه ها، حرف اصلی آنان این بود که قطعنامه برگشت پذیر است. به این معنا که اگر ایران از فن آوری هسته ای دست بردارد، قطعنامه برگشت پذیر است. البته این بهانه است. آنها از ما می خواهند که از فن آوری اتمی دست  برداریم. بخشی از قطعنامه ها شامل تعلیق غنی سازی است و بخشی مربوط به کارخانجات است که هیچ ربطی به مسائل هسته ای ندارد. حوزه مسائل موشکی ایران، چه ساخت موشک و چه قطعات و لوازم یدکی، ربطی به هسته ای ندارد. این که چرا وارد این حوزه  شده اند، توضیح نمی دهند و می گویند چون قدرتش را داریم، اقدام می کنیم.

دکتر لاریجانی با بیان اینکه یک بخش از قطعنامه دوم مربوط به فرماندهان سپاه پاسداران و عدم سفر آنها می باشد، گفت: نسبت سپاه پاسداران به مسائل اتمی و هسته ای صفر است، ولی آنها می گویند فرماندهان سپاه نباید سفر کنند. این برای این است که ایران غنی سازی را متوقف کند. جالب این است که اسامی بعضی از مسؤولان انرژی اتمی در دو قطعنامه آمده  است، اما در مورد سپاه، اسامی همه فرماندهان سپاه ذکر شده  است.

دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به  این  که آنها مسائل اقتصادی را نیز نشانه گرفته اند که نمونه آن، بحث بانک سپه می باشد، در خصوص این  که چرا از بین نیروهای نظامی، سپاه را انتخاب کرده اند، گفت: حریف شما در بحث هسته ای فقط به مسائل هسته ای نمی اندیشد، بلکه او یک متن بزرگتری را می بیند و گاهی از دستشان در می رود و در جلسات به ما می گویند که شما کشوری هستید که از لحاظ موقعیت استراتژیک بسیار برجسته اید، انقلاب شما، انقلابی الهام بخش و تأثیرگذار است، نیروی انسانی قوی و مؤثر دارید، به شرق و غرب هم متکی نیستید.

وی افزود: وگرنه همسایه ما پاکستان بمب اتم دارد، نیروگاه دارد، اما نکته اساسی این است که پاکستان متحد آمریکاست و ما نیستیم. به صراحت به ما می گویند که شما متحد غرب نیستید.

لاریجانی با بیان این  که از نظر نظام سلطه، عناصر قدرت شامل ژئوپلتیک، توسعه و قدرت توسعه و قدرت نظامی است، افزود: اینها به ژئوپلتیک ایران که نمی توانند دست بزنند، لذا سراغ توسعه و قدرت نظامی رفته اند و تحلیل آنها این است که سپاه پاسداران عنصر مهم قدرت نظامی است. شرایط منطقه آنها را به این روز انداخته ، در عراق، افغانستان و لبنان، اعتقادشان بر این است که تفکر انقلاب اسلامی ریشه دارد و صرف تفکر هم نیست، بلکه در قدرت ریشه دارد. اینها را در حرفهایشان هم به ما می گویند، در مذاکرات می گویند و این نگرانی آنها است. پس سپاه از عناصر مهم قدرت است. اینها فکر می کنند با این کارها(درج نام فرماندهان سپاه در قطعنامه ها) به سپاه ضربه می زنند، در حالی که سپاه محبوب تر می شود. فرماندهان سپاه که به مسافرت خارجی نمی روند و... اخم آنها باعث فربه شدن ما و نفوذ بیشتر ما شده  است. کشورهای منطقه، بالاترین مقامهایشان هم اصلاً جرأت ندارند حرفی علیه آمریکاییها و... بزنند، اما در ایران فرماندار یک شهر، شهردار و حتی مردم هم علیه آنها حرف می زنند.

وی در ادامه با بیان این  که در تجزیه و تحلیل قطعنامه، وضع رو به  رشد ایران دیده  می شود، تصریح کرد: به نظر می رسد در این یک سال و نیم اخیر، یک بیداری برای آنها پیدا شده که هر چند قدرت اقتصادی و قدرت نظامی مهم است، اما قدرت تأثیر جمهوری اسلامی، اینها نیست. اصل ماجرا، فکر اسلام نوین است که انقلاب اسلامی در منطقه ایجاد کرده  است. جنس مبارزات از جنس جنگهای نامتقارن است. فکر انقلاب اسلامی، بیداری و مقابله با ظلم بود. اتفاقاً بیشتر هم شده  است. هر چه آنها بیشتر فشار بیاورند، محبوب تر می شویم. در لبنان می خواستند حزب ا... را نابود کنند، حزب ا... محبوب و به یک جریان مقاومت اصیل تبدیل شد.

لاریجانی سپس به چرایی صدور قطعنامه علیه ایران توسط شورای امنیت پرداخت و گفت: اول این  که آنها فکر می کردند با صدور قطعنامه، ما عقب نشینی می کنیم. برای آنها، چه از لحاظ رفتار گذشته و سیگنالهایی که به آنها رسیده  بود، چنین وانمود شده  بود که اگر پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت برود، ایران عقب نشینی می کند. در یکی از جلسات، طرف مقابل گفت، خوب  است به قطعنامه برلین عمل کنید. گفتم چه شد؟ شما که زیر آن زدید... گفتند: برخی از ما تصورمان این بود که اگر قطعنامه صادر کنیم، شما عقب نشینی می کنید.

دوم این  که آنها فکر می کردند با صدور قطعنامه، در داخل کشور، اختلافات و شکافهای عمیق و بهم ریختگی ایجاد می شود. البته یک موجی هم شروع شد که این چه کاری است که کردید؟

نماینده دولت انگلیس به یکی از مأموران ما گفت که ما می دانیم داخل شما به خاطر قطعنامه دارد به  هم می ریزد و مشکلات اقتصادی هم زیاد می شود! آنها متوجه نبودند که در داخل کشور، سکانداری وجود دارد.

وی در ادامه تأکید کرد: ما به آنها گفته بودیم، اگر قطعنامه صادر کنید، شما مذاکره را به هم زده اید. لذا ما گام بعدی را بر می داریم. ما به صراحت، هم به آژانس و هم به اینها گفتیم که چه کار خواهیم کرد. ما شروع کردیم. آنها باور نکردند تا این  که آژانس آمد، دید و دیدند که ما جدی هستیم. این که قطعنامه صادر کردند، آیا جلوی برنامه هسته ای ما گرفته  شد؟ این اقدامی که علیه سپاه کردند، سپاه تکان خورد؟ سپاه کی سفر خارجی می رفته است؟

دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به درخواست دوباره غربیها برای مذاکره با مختصات و فضای جدید و این که نمی توان بدون در نظر گرفتن جایگاه ما توافقی داشت، گفت: آنها عجیب امید دارند که در داخل کشور تغییراتی به  وجود بیاید تا به جایی برسند و بتوانند خواسته های خود را تحمیل کنند. در بحث هسته ای بیش از ده پانزده مرتبه از زبانشان در رفت و گفتند که شما در داخل دچار مشکل می شوید. سؤال این است که چه کسانی به آنها این احساس را می دهند؟
گاهی یک حرف، 5 یا 6 ماه کار را طولانی تر می کند. آخر شما چه کسانی هستید. مسؤول پرونده هستید که این حرف را می زنید؟ یک سری اقدامات آنها باعث می شود که غربیها احساس کنند در درون نظام اختلاف است، لذا می روند به سمت قطعنامه بعدی.

وی سپس به تأکیدات مقام معظم رهبری روی وحدت و همبستگی داخلی اشاره کرد و گفت: این واقعیت دارد. آنها دارند با همین مسأله(تفرقه افکنیهای داخلی و سیگنالها) تصمیم گیری می کنند.

دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: ما یک دوره سینوسی داشتیم، با سیگنالهایی که عواملشان در داخل داده  بودند.

سازگارا، حقیقت جو و... که به واشنگتن رفته بودند و غرب را به صدور قطعنامه ترغیب کرده  بودند.آنها هم فکر می کردند با سیگنالهای داخلی، اوضاع به نفع آنها در حال تغییر کردن است. البته جمهوری اسلامی ایران خیلی قدرتمند تر از آن است که چهار تا بچه بتوانند خللی ایجاد کنند. انقلاب اسلامی ریشه دارتر و صدایش هم طنین اندازتر است. من تردید ندارم استقامت ملی، نقش تعیین کننده ای دارد. آنها باید متوجه شوند که با زبان زور، نمی توانند با ما برخورد کنند.