از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

از یاد رفته گان

وبی برای نسل جوان

اناالمهدى

انا المهدى؛ من موعود زمانم، صاحب عصر، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

من مهدى، قائمه گیتى، خرد هستى و ادامه خدایم.

شکیب شما در سراشیب عمر. میوه باغ آفرینش، فراخى آسمانها و نجابت زمین.

من گریه‏هاى شما را مى‏شناسم.

با انتظار شما هر شام دیدار مى‏کنم.

نغمه‏گر ندبه‏هاى شما در میان کاج هاى غیبتم.

اشک هاى شما آینده من است.

دلتنگی هاى من، گشایش بخت ‏شماست.

من موى گره در گرهم را نذر پریشان شمایان کرده‏ام .

انا المهدى؛ من موعود زمانم، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

با من از همه آنچه در دل دارید بگویید.

از گرانى بار انتظار؛

از تیرگى شبهاى غیبت؛

از هیمنه جور؛

از هیبت گناه، از فریب سراب، از دروغ خنده‏ها و از دورى اقبال.

من با ندبه‏هاى شما مى‏بالم.

من تنگى دل شما را مى‏شناسم.

من برق چشم شما را مى‏ بینم .

گرمى دست‏هاى شما، چراغ خیمه صحرایى من است.

انا المهدى؛ من موعود زمانم، صاحب عصر، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

از دورى و دیرى با من بگویید. جز من کسى حرف شما را باور نمى‏کند.

جز من کیست که بداند روزگار شما چگونه روزگارى است؟

جز من کیست که بداند زخم شما، شکوفه کدام غم است؟

گریه شما، جارى چه اندوهى است؟

و خنده شما تا کجا شکوهمند است؟

مرا باور کنید.

من تنهایى شما هستم.

اسب آرزوهاى شما، تنها در چمن ظهور من چابک است.

پرنده امید شما را من پرواز مى‏دهم.

و آشناترین رهگذر شهر شما منم.

اناالمهدى؛ من موعود زمانم، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

مرا بخوانید و بخواهید.

مرا تا صبح ظهور، انتظار کشید.

مرا که چون پدران روستایى، با دستمالى از مهربانى به سوى شما مى‏آیم.

با یک سبد انار؛

یک طبق سیب؛

و یک سینه سخن.

من شما را از گریه‏هاى شما مى‏شناسم و شما مرا از اجابت‏هایم.

امسال، باران گرسنه خاک است.

ابرها دیگر نمى‏بارند.

خورشید به ناز نشسته است.

بهار خرمى نمى‏کند.

آیا از یاد برده‏اند که شما جمعه‏ شناسان هفته انتظارید؟

نمى‏دانند شما شب ها مرا به خواب مى‏بینید؟

و روزها

زمین را با آهن اندوه مى‏شکافید؟

امسال زمین رکاب نمى‏دهد،

و گریه انتظار، شما را امان.

من مى‏آیم، که هر سال، بهار آمدنى است.

من مى‏آیم که سفره شما بى ‏نان نباشد.

و هفته شما، بى ‏جمعه.

اناالمهدى؛ من موعود زمانم. صاحب عصر، قائمه گیتى، خرد هستى، پرورده دامن نرگس و آورنده عدل خدا.

اناالمهدى

 

او کى مى‏آید؟

‏یکى از پرسش‏هایى که در موضوع مهدویت مطرح است همواره مطرح شده، زمان ظهور حضرت مهدى به عنوان آخرین ذخیره الهى است.  به گونه‏اى که تاریخچه این سؤال به سال‏ها قبل از تولد آن حضرت باز مى‏گردد.

همواره ائمه معصومین‏علیهم السلام به عنوان روشنگران طریق هدایت پاسخ این پرسش را به عنوان یکى از اسرار الهى یاد آور شده‏اند و علم به وقت ظهور را ویژه خداوند متعال، ذکر نموده  و کسانى را که براى قیام آن حجت الهى وقت معین کنند، دروغگو معرفى کرده‏اند.

در روایت مشهورى است که وقتى شاعر بلند آوازه شیعى "دعبل خزاعى‏" در محضر هشتمین پیشواى شیعیان در ضمن قصیده خود سخن از ظهور و قیام حضرت مهدى بر زبان جارى ساخت آن حضرت در حالى که سرشک از دیدگانش جارى بود، رو به دعبل کرده فرمودند:

"اى خزاعى، همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جارى ساخت. آیا مى‏دانى این امام کیست و چه زمانى قیام مى‏کند؟"

آنگاه خود آن حضرت به معرفى آن امام پرداختند. سپس درباره زمان ظهور چنین فرمود:" و اما درباره این که چه زمانى ظهور خواهد کرد، پدرم از پدرش و ایشان از پدران خود و آنها از رسول گرامى اسلام نقل کرده‏اند که وقتى از آن حضرت پرسیده شد چه زمانى قائم از ذریه شما ظهور مى‏کند؟ آن حضرت فرمود: مَثل او مَثل قیامت است که خداوند درباره زمان وقوع آن چنین فرمود:"هیچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمى‏سازد این امر بر اهل آسمان‏ها و زمین دشوار است [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمى‏آید." (1) از آنجایى که حضرت مخفى بودن زمان ظهور را همانند زمان قیامت و رستاخیز قلمداد فرموده است، مى‏توان به نتایج ذیل دست‏ یافت.

- با مخفى بودن قیامت ‏یک نوع آزادى عمل براى همگان پیدا مى‏شود و از سوى دیگر چون وقت آن به طور دقیق معلوم نیست و در هر زمانى احتمال وقوع آن وجود دارد، نتیجه‏اش حالت آماده باش دائمى است و همین طور درباره قیام حضرت مهدى(عج) است چرا که اگر تاریخ قیام آن حضرت تعیین مى‏شد، هرگاه زمانش دور بود، همه در غفلت و غرور و بى خبرى فرو مى‏رفتند و هرگاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادى عمل را از دست‏ بدهند و اعمالشان جنبه اجبارى به خود بگیرد.

- همانگونه که علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدى نیز در عهده خداوند است؛‏ به علاوه در سخنان فراوانى از ائمه معصومین‏علیهم السلام وقتى سخن از قیام حضرت مهدى رانده شده، از قیامت نیز یاد شده است و از این رو برخى ویژگى‏هاى آن همانند رستاخیز بزرگ و قیامت است. (2)

از آنجایى که خداوند در ادامه آیه مذکور، علم به قیامت را حتى از پیامبرصلى الله علیه وآله نیز منتفى مى‏داند، آنجا که فرموده است:"از تو مى‏پرسند چنانکه گویا تو از چون و چند آن آگاهى، بگو همانا علم آن با خداوند است.‏"

و حتى پیامبرصلى الله علیه وآله و خود امام زمان نیز از زمان دقیق ظهور آگاهى ندارند و این که متاسفانه عده‏اى به خود جرات داده، به راحتى تعیین وقت ظهور مى‏کنند، خود محل تامل است.

نه تنها این سؤال از اولین معصوم ‏صلى الله علیه وآله پرسیده شده که آخرین معصوم‏علیه السلام نیز در جواب، چنین پاسخ فرمود:"و اما ظهور فرج همانا در اختیار خدا و علم الهى است و دروغ گفتند وقت گذاران.‏" (3)

و هم آن حضرت در آخرین توقیع خود به آخرین سفیر، ظهور را تنها در اراده و اختیار خداوند دانسته، چنین مى‏فرماید:

"و ظهورى نخواهد بود مگر آنگاه که خداوند تبارک و تعالى اجازه فرماید." (4)

از آنچه اشاره شد به خوبى به دست مى‏آید که زمان ظهور، یکى از اسرار الهى است و دست اندیشه و فکر بشر از رسیدن به آن سخت کوتاه است.

و دیگر این که این امر خطیر، ناگهانى و غیر قابل پیش ‏بینى صورت مى‏پذیرد.

حضرت على‏علیه السلام در این‏ باره فرمودند:"مهدى از ما اهل بیت است که خداوند امر(فرجش) را در یک شب اصلاح فرماید." (5)

و در روایاتى چند ظهور آن حضرت به آمدن شهاب تشبیه شده است و غیر منتظره بودن شهاب، بسیار واضح است.

امام باقرعلیه السلام پس از بیان غیبت‏ حضرت مهدى(عج) فرمود:"... او همانند شهابى شعله ‏ور فرا خواهد رسید." (6)

و نیز پیامبراکرم ‏صلى الله علیه وآله در این باره فرمود: ... در آن هنگام چون شهابى فروزان خواهد آمد. (7)

البته آنچه گفته شد بدین معنا نیست که به کلى بحث زمان ظهور در روایات مورد اشاره قرار نگرفته، چرا که با بررسى روایات درباره زمان ظهورعلاوه بر آنچه ذکر شد به موارد ذیل مى‏توان دست ‏یافت که بیانگر نوعى تعیین وقت فى الجمله است و نه به صورت دقیق:

1- روایاتى که ظهور حضرت مهدى را در روز جمعه ذکر کرده‏اند.

امام صادق‏علیه السلام در این باره فرمود:"و قائم ما اهل بیت در روز جمعه ظهور خواهد کرد. (8)

2- روایاتى که روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذکر کرده‏اند.

امام باقرعلیه السلام در ضمن فرمایشاتى درباره روز عاشورا فرمودند:"و این روز[عاشورا] روزى است که در آن قائم(عج) قیام خواهد کرد." (9)

3- روایاتى که ظهور حضرت مهدى را در سال فرد ذکر کرده است. امام صادق‏علیه السلام فرمود:"قائم ظهور نمى‏کند مگر در سال فرد." (10)

اما هیچ یک از موارد فوق دلالتى بر تعیین وقت ظهور ندارد. حال ممکن است‏ به ذهن متبادر شود که اگر خود امام نیز از زمان ظهور بى اطلاع است، پس چگونه هنگامى که اراده الهى به ظهور تعلق گرفت آگاه خواهد شد؟

در این باره نیز روایات فراوانى است که با بیان بخشى از آن‏ها این نوشتار را به پایان مى‏بریم .

1- آگاه شدن از طریق الهام

بدون شک ائمه معصومین‏علیهم السلام مورد الهام خداوند قرار مى‏گیرند و اگر چه وحى با رحلت پیامبرصلى الله علیه وآله پایان گرفت، ولى در موارد فراوانى به اهل بیت‏علیهم السلام الهاماتى شده و خواهد شد.

امام صادق‏علیه السلام دراین ‏باره مى‏فرماید: هنگامى که خداوند اراده فرمود که امر ظهور را اظهار نماید، در قلب حضرت مهدى خطور خواهد شد و ایشان به امر الهى قیام خواهد فرمود. (11)

2- آگاه شدن آن حضرت از طریق برافراشته شدن پرچم قیام

در روایاتى چند اشاره شده که وقتى ظهور آن حضرت نزدیک شود و وقت قیام فرا رسد، پرچمى که آن حضرت هنگام ظهور در دست ‏خواهد داشت، به اذن و اراده الهى برافراشته شده، آن حضرت از زمان قیام آگاه خواهد شد. (12)

3- آگاه شدن از طریق بیرون آمدن شمشیر از غلاف

از پیامبر گرامى اسلام‏ صلى الله علیه وآله نقل است که فرمودند: و براى او شمشیرى است در غلاف؛ پس هنگامى که وقت ظهورش فرا رسید آن شمشیر از غلافش خارج مى‏شود. پس آن شمشیر به سخن درآمده به حضرت مى‏گوید خارج شو (قیام کن) اى ولى خدا! که دیگر نشستن در مقابل ستم دشمنان جایز نیست، پس او ظهور مى‏کند. (13)

در پایان ذکر این نکته خالى از فایده نیست که مخفى بودن زمان ظهور حضرت مهدى داراى حکمت‏هایى است فراوان که برخى از آنها عبارتند از:

الف- زنده نگه داشتن روح امید و انتظار در جامعه در طول غیبت ‏حضرت مهدى(عج)، چرا که در صورت معلوم بودن زمان ظهور، به کلى بحث انتظار با تمامى آثار تربیتى آن بى‏ معنا خواهد بود.

ب- معنا پیدا کردن امتحان شیعیان درعصرغیبت، که در صورت مشخص بودن وقت ظهور دیگر امتحان و آزمایش شیعیان مفهومى نداشت و از این رو دائما شیعه خود را در حال امتحان شدن مى‏داند.

ج- غافلگیر کردن مخالفان و دشمنان. چرا که یکى از حکمت‏هاى غیبت‏ حضت مهدى(عج) تلاش دشمنان براى نابودى آن حضرت بود. از این رو، روشن بودن زمان ظهور، دشمنان را براى مقابله و از بین بردن آن حضرت آماده مى‏ساخت. در حالى که نا معلوم بودن و ناگهانى بودن زمان ظهور باعث غافلگیرى دشمنان نیز خواهد شد.

 

پى‏نوشت ها:

1- اعراف/ 187.

2- شیخ صدوق،عیون اخبارالرضاعلیه السلام، انتشارات جهان، ج 2، ص 266.

3- شیخ طوسى، کتاب الغیبة، مؤسسه معارف اسلامى، قم، ص 290.

4- پیشین، ص 395.

5- شیخ صدوق، کمال الدین، دارالکتب الاسلامیة، ج 1، ص 152.

6- کتاب الغیبة، ص 159/  کمال الدین، ج 1، ص 324.

7- کمال الدین، ج 1، ص 287.

8 - شیخ صدوق، الخصال، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ج 2، ص 394.

9- شیخ طوسى، تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیه، ج 4، ص 300 .

10- همان، ج 4، ص 333/ کمال الدین،ج 2، ص 653.

11- کلینى، کافى، ج 1، ص 343 / کتاب الغیبة، ص 164.

12- کمال الدین، ج 1، ص 155.

13- کمال الدین، ج 1، ص 155/ با اندک تفاوتى على بن محمد خزاز قمى، کفایة الاثر، انتشارات بیدار، ص 266.

 

امروزدرتاریخ(4 خرداد 86 )

 

      

امروزدرتاریخ(4 خرداد 86 ) 

      

امروز چهارم خرداد ماه 1386 هجری شمسی ، برابراست با 8 جمادی الاول 1428قمری و 25 می   2007 میلادی . رویدادهای مهمی که در طول تاریخ ، درچنین روزی ، بوقوع پیوسته از این قرارند:

***

آغاز ساخت شهر سلوکیه

2318 سال پیش در چنین روزی در سال 311 پیش از میلاد ، ژنرال « سلوکوس » جانشین اسکندر، در متصرفات آسیایی او ، ساختن شهری را در کناره غربی رود دجله آغاز کرد که پنج سال بعد تکمیل شد و سلوکیه نام گرفت و دستگاه حکومتی به آنجا انتقال یافت . ده قرن بعد ، بغداد در نزدیکی همین شهر ساخته شد.

سلوکوس یکم ملقب به نیکاتور ، از افسران مقدونی اسکندر مقدونی بود که پس از مرگ اسکندر و در خلال جنگ‌های دیادوکی، دودمان سلوکی و سپس امپراتوری سلوکی را بنیاد نهاد.

او پس از پیروزی بر سوریه، انطاکیه را در کنار نهرالعاصی تختگاه دائمی خود قرار داد و اخلاف او نیز بعد از آنکه سلوکیه بابل هم رانده شدند، امپراتوری سلوکی را در عمل به دولت سوریه مبدل کردند که آن نیز طعمه روم گشت .سلوکوس اول بعد از سی ودو سال سلطنت ، در سال 281  قبل از میلاد ، در موقعی که عازم تسخیر مقدونیه بود، کشته شد .

سلوکوس با هدف جلب قلوب ایرانیان نسبت به خود، درهمان سال ( 311 پیش از میلاد ) با « آپاما » دختر کلانتر بلخ ازدواج کرد ، ولی ایرانیان با بکارگیری روش منحصر به فرد خود برای مدتی طولانی زیربار مقدونی ها نماندند؛ به همان گونه که بعدا عربان ، ترکمانان و مغولها هم نتوانستند به مفهوم واقعی کلمه بر آنان حکومت کنند که مورخان متفق القول این روش ویژه ( انهدام فاتح خارجی از درون ) را هنر ایرانیان نوشته اند که با زبردستی خاص در فاتحان نفوذ می کنند و به تدریج قدرت را به خود منتقل می سازند.

***

پیشنهاد کاهش نیروهای نظامی ایران و روم به یک نسبت

1607 سال پیش در چنین روزی در سال 400  میلادی ، یزدگرد ، شاه وقت ایران از دودمان ساسانی تصمیم گرفت ضمن ارسال پیامی به رم از دولت روم بخواهد که دو ابر قدرت به یک نسبت از شمار نیروهای نظامی خود بکاهند و از مسابقه تسلیحاتی که برای هردو کشور هزینه سنگین دارد دست بردارند.این تصمیم طی پیامی ارسال شد ، ولی به نتیجه قطعی نرسید.  در آن روزگار ایران و روم دو امپراتوری بزرگ جهان ، رقابتی شدید در زمینه های نظامی و تسلیحاتی داشتند و معمولا در حال نبرد بودند .

***

استقلال آرژانتین

197 سال پیش در چنین روزی در سال 1810 میلادی ، کشور آرژانتین استقلال خود را از اسپانیا اعلام کرد . به همین مناسبت همه ساله چنین روزی در این کشور به عنوان روزملی گرامی داشته می شود .

کشف و استعمار آرژانتین در اوایل سده شانزدهم از سوی اسپانیاییها آغاز شد. مهم‌ترین کاشفان اروپایی آرژانتین عبارت‌اند از: آمریگو وسپوجی (1502.م)_ خواندیاز دوسولی (1516.م)_ فردیناند ماژلان(1520.م). در سال 1776.م

آرژانتین کشوری است در آمریکای جنوبی و پایتخت آن بوئنوس آیرس است.

***

تولد پیتر زیمان ، فیزیکدان آلمانی

142 سال پیش در چنین روزی در سال 1865 میلادی پیتر زیمان فیزیکدان آلمانی دیده به جهان گشود . تاثیر مغناطیس بر تابش یا اثر زیمان عنوان پژوهشی بود که به خاطر آن در سال 1902 جایزه نوبل گرفت . «اثر زیمان » عنوان مهمترین اثر اوست .

***

حکم کار اجباری ، علیه اسکار وایلد

اسکار وایلد

112 سال پیش در چنین روزی در سال 1895 میلادی اسکار وایلد نویسنده مشهور به دو سال کار اجباری پس از تبعید محکوم شد . وایلد در نوشته های خود علیه حکومت وقت قلم می زد .

اسکار وایلد نویسنده مشهورانگلیسی در شهر دوبلین دیده به جهان گشود . وی تحصیلات خود را در انگلستان به پایان برد . اودرسال 1884 قدم به جهان نویسندگی وهنر گذاشت و داستان ها ، نمایشنامه ، شعر و گفتارهای زیبایی را به جهان ادب عرضه کرد. وایلد درآثارخود برعلیه تمام رسوم وسنت های انگلیسی برخاست وتوانست با به کارگیری مفاهیم هنر برای هنر آثارخود را بیش ازپیش ارتقا دهد .

از مهمترین آثار  این نویسنده می توان به این موارد اشاره نمود : " تصویر درویان گری " ــ  " باد بزن خانم ویندمیر "  ــ " اهمیت ارنست بودن "

اسکار وایلد  در 31 اکتبر سال 1900 میلادی درپاریس دیده ازجهان فروبست.

***

ریاست خاندان هاشمی  بر کشور اردن

اردن

84 سال پیش در چنین روزی در سال 1923 میلادی ، دولت انگلستان که در پایان جنگ جهانی اول طبق نقشه خود کشور اردن را به وجود آورده بود ، ریاست خاندان هاشمی را که از حجاز بودند بر این سرزمین برسمیت شناخت . همچنین در همین روز در سال 1946 عبدالله بن حسین سلطان اردن شد و انگلستان استقلال آن را برسمیت شناخت. پس از استقلال اردن از انگلیس، شاه عبدالله اول بر این کشور حکمرانی می‌کرد. پس از ترور شاه عبدالله اول در سال 1951 ، پسرش طلال اردن برای دوره‌ای کوتاه پادشاه شد. بزرگترین موفقیت شاه طلال قانون اساسی اردن بود.

قانون اساسی این کشور در 8 ژانویه 1952 به تصویب رسید . شاه طلال در سال 1952 به دلیل بیماری ذهنی از سلطنت برکنار شد. در آن زمان پسرش حسین ، برای پادشاه شدن بسیار جوان بود و بنابر این یک کمیته ویژه اردن را اداره می‌کرد. پس از اینکه حسین به سن 18 سالگی رسید از سال 1953 تا 1999 بر اردن حکومت کرد و در این مدت بر بسیاری از چالش‌های سلطنتش از جمله جلب وفاداری ارتش و تبدیل شدن به نماد وحدت و ثبات هم برای بادیه‌نشینان و هم برای جوامع فلسطینی اردن، فائق آمد. در سال 1991، شاه حسین به حکومت نظامی پایان داد و به در سال 1992، به قانونی سازی حزب سیاسی اقدام کرد.در سالهای 1989 و 1993 ، انتخابات پارلمانی آزاد و منصفانه در اردن برگزار شد. ایجاد تغییرات بحث‌برانگیز در قانون انتخابات باعث شد مسلمانان این کشور انتخابات سال 1997 را تحریم کنند.

شاه عبدالله دوم پس از مرگ پدرش در فوریه 1999 جانشین وی شد. عبدالله به سرعت به تایید مجدد پیمان صلح اردن-اسرائیل با اسرائیل و تقویت روابط اردن با ایالات متحده پرداخت. او در اولین سال حکومتش ایجاد اصلاحات اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد.

***

تولد ریموند کارور ، شاعر ونویسنده امریکایی 

ریموند کارور

69 سال پیش درچنین روزی در سال 1938 میلادی ریموند کِلِوی کاروِر جونیور شاعر ونویسنده  به دنیا آمد . او یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و همچنین یکی از دلایل اصلی تجدید حیات داستان کوتاه در دهه? 1980 شمرده می‌شود.

او خود را بعنوان کسی که «تمایل به ایجاز و قوّت دارد» و «به نوشتن داستانهای کوتاه معتاد است»، معرفی کرده است  وازاین جهت درادبیات غرب مشهوراست . درفضای داستانهای اواشیاء تنها باحضورشخصیت ها شکل گرفته وکامل می شوند وهویت آنها تنها درمیان هویت اشخاص تعریف می شود . اوهمانند ساروت وآلن روب گریه برزبان سینمایی وخاص خود تاکید می کند .

زبان کارور بدوا زبانی عاطفی نیست . براساس نظرات تجربه گرایانی چون ساروت و رب گریه ، نباید با توصیف های انسانی به سراغ توصیف اشیا پیرامون رفت و این امر سرلوحه آثار کارور قرار گرفته است .

داستان های کارور داستان انسان امروز و حدیث تنهایی ها و غم  اوست . در آثار این نویسنده بزرگ جزییات زمانی و مکانی بطور گسترده رعایت نمی شوند و همین امر دلیل برآن است  که آثار او به مسایل جهانی و مشکلات انسان معاصر می پردازند  . در بیشتر آثار این نویسنده بزرگ ادبیات آمریکا  وجهه هایی از زندگی شخصی اش  نمود  می یابند .  شخصیت های کارور دائما در حال شکست خوردن اند و این شکست همانند شخصیت های همینگوی به تکامل شخصیتی منجر نمی شود بلکه شخصیت های او پس از یک شکست به شکستی عمیقتر که در واقع ویرانگر است ، می رسند . کارور  هیچگاه خود را یک مینی مال ندانسته است   .  رئالیسم استیلزه از ویژگی ها ی بارز درونمایه های  آثار اوست .  کارور در اوت 1988 درگذشت .

برخی آثار او از این قرارند :

می‌شود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟  ، فصل‌های سخت ، وقتی از عشق حرف می‌زنیم از چی حرف می‌زنیم  ، کلیسای جامع ، فیل ،  گردآورده‌ها  ، از کجا تلفن می‌کنم و ...

بر مبنای آثار کارور دو فیلم‌ داستانی‌ ساخته شده است :

میان‌برها به کارگردانی رابرت آلتمن  ، «Everything Goes» به کارگردانی آندرو کوتاتکو

***

تعهد تهران مبنی بر تامین هزینه های ریالی اشغالگران

65 سال پیش در چنین روزی در سال 1321 شمسی ، و در بحبوحه جنگ جهانی دوم ، در حالی که نیروهای روس و انگلیس ، شمال و جنوب ایران را تحت اشغال خود درآورده بودند ، دولت وقت ایران متعهد شد که هزینه های ریالی متفقین ( اشغالگران ) در ایران را تامین کند و در ازاء هر 13 تومان ( 130 قران ) بعدا یک پوند انگلیسی دریافت دارد. دولت ایران با چاپ اسکناس این هزینه ها را تامین کرد که باعث تورم پول در کشور شد و قیمتها را تا چند برابر بالا برد.

پس از شروع جنگ جهانی دوم که در 1 سپتامبر 1939 آغاز شده بود، ایران بی‌طرفی خود را اعلام کرد، اما به دلیل گستردگی مرز ایران با اتحاد جماهیر شوروی و درگیری با آلمان این بی‌طرفی ناپایدار بود. ارتش متفقین به بهانه حضور جاسوسان آلمانی در ایران به اشغال کشور مبادرت ورزید. در روز 3 شهریور 1320 نیروهای شوروی از شمال و نیروهای بریتانیا از جنوب به ایران حمله کردند و شهرهای سر راه را اشغال کردند و به سمت تهران آمدند. ارتش ایران به سرعت متلاشی شد و رضاشاه ناچار به استعفا شد.

***

چرچیل خواهان حمله نظامی به آبادان شد

چرچیل

56 سال پیش در چنین روزی در سال 1330 شمسی ،  در آستانه اجرای قانون ملی شدن نفت و خلع ید از شرکت نفت انگلستان که دولت این کشور سهامدار عمده آن بود، این دولت برضد ایران به دیوان داوری لاهه شکایت کرد .

 به دنبال آن ، دفتر این دیوان دولت وقت ایران را از مفاد این شکایت آگاه ساخت و اطلاع داد که دولت انگلستان به استناد ماده 22 قرارداد 1933 ایران و انگلستان رسیدگی به اختلافات موجود فی مابین دو کشور را به این دیوان احاله کرده تا داوری کند. طبق ماده 22 ، دو دولت موافقت کرده بودند که اگر اختلافی روی دهد ، برای حل آن به « داور » مراجعه کنند و نظر داور را بپذیرند.

    در همین روز وینستون چرچیل که هنوز نخست وزیر نشده بود از دولت حزب کارگر انگلستان انتقاد کرد و این دولت را متهم ساخت که در برابر دکتر مصدق کوتاه آمده است و علنا از حمله نظامی برای تصرف آبادان جانبداری کرد. در واکنش به اظهارات چرچیل که بعدا نخست وزیر انگلستان شد تا با دولت دکتر مصدق مقابله کند، مسکو و واشنگتن واکنش نشان دادند. دولت آمریکا با هرگونه عملیات نظامی انگلستان بر ضد ایران مخالفت کرد و آن را به مصلحت غرب ندانست و دولت مسکو با اشاره به قرارداد سال 1921 ایران و روسیه تهدید کرد که اگر پای سرباز انگلیسی به ایران برسد برای دفاع از ایران نیرو به این کشور خواهد فرستاد. در این میان روزنامه های تهران که ماده 22 قرارداد 1933 را برای اطلاع مخاطبان خود چاپ کرده بودند دولت وقت ایران که این قرار داد را امضاء کرده بود را ، دست نشانده انگلستان و خائن به ملت ایران خوانده بودند.

***

اعلام تشکیل شورای همکاری

26 سال پیش در چنین روزی در سال 1981 میلادی برای نخستین بار شورای همکاری خلیج فارس توسط پادشاه عربستان اعلام موجودیت کرد . شورای همکاری خلیج فارس با هدف اتحاد شش کشورعربی  حوزه خلیج فارس ، کویت ، بحرین ، عربستان ، قطر ، عمان و امارات متحده عربی تشکیل شد .

***

جشن خردادگان

جشن ها، یادگارهای درخشان پدران و مادران بیداردل ما هستند که در گذر تاریخ بسیاری از آنها به دلیل ویژگیهای زمان و تعصبات بسیار از بین رفته و هم اکنون از آنها نمونه هایی بسیار اندک در میان ایرانیان به چشم می خورد. با این حال این نمونه های اندک، نشانه هایی بس بزرگند از اندیشه بلند و طبع ظریف ایرانی که خداوند به این قوم ارزانی داشته است .

جشن های ایران باستان سه دسته اند :

1)جشن های ماهیانه 2) جشن های سالیانه 3) جشن های متفرقه

جشن خردادگان یکی از جشن های ماهیانه ای است که در روز چهارم خرداد ماه برگزار می شود. از چگونگی برگزاری این جشن در دوران باستان آگاهی دقیقی در دست نیست؛ اما چون خرداد به معنای رسایی و تندرستی است و در جهان مادی نگهبان آب است می توان پنداشت که نیاکان ما در این روز به کنار چشمه ها ، رودها و یا دریاها رفته و به پرستش اهورامزدا می پرداخته اند .

واژه اوستایی خرداد، هئوروتات است که در زبان سانسکریت در ودا بصورت سئوروتات آمده و به معنی رسایی و تندرستی است . اهورامزدا از سرچشمه بخشایندگی خویش این فروزه را به واسطه امشاسپند هئوروتات به آفریدگان خود بخشیده تا هر پدیده ای رسا گردد و رسایی و تندرستی نه تنها ویژه این جهان است ، بلکه رسایی مینوی و تندرستی روح و روان ، هدف والای جهانیان است .

منابع:

مهر

روزنامک

ویکی پدیا

 ماندگار

کتاب نیوز

 حیات

رشد

ایران نگار

دری که تا ابد باز است!

دری که تا ابد باز است!

دفاع مقدس

چکیده: این نکته‌ها نباید از نظر مخفی بماند؛جنگ به انقلاب ما تحمیل شد و باید تحلیل شود که چرا جنگ تا سال 67 طول کشید. این تحلیل‌ها هم به نفع امام(ره) و انقلاب خواهد بود... بعد علمی و محاسبه‌گرانه جنگ نیز باید عنوان شود، باید گفته شود در عین حال که نظامی ها حرفه‌ای نبودند یک جاهایی اشتباه کرده‌اند ولی با این حال برای انجام یک عملیات ماه‌ها محاسبه و کار علمی انجام می‌شد.

رحیم پور ازغدی

اولین جلسه آموزشی راویان فتح با رویکرد ضرورت انتقال مفاهیم سوم خرداد به نسل سوم انقلاب در مشهد برگزار شد. به گزارش ایسنا، در این جلسه، حسن رحیم پورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به" مظلومیت لجستیکی رزمندگان ایرانی، و تحقق وعده های الهی " اشاره و تصریح کرد: این نکته‌ها نباید از نظر مخفی بماند؛جنگ به انقلاب ما تحمیل شد و باید تحلیل شود که چرا جنگ تا سال 67 طول کشید. این تحلیل‌ها هم به نفع امام(ره) و انقلاب خواهد بود.

وی تاکید کرد: بعد علمی و محاسبه‌گرانه جنگ نیز باید عنوان شود، باید گفته شود در عین حال که نظامی حرفه‌ای نبودند یک جاهایی اشتباه کرده‌اند ولی با این حال برای انجام یک عملیات ماه‌ها محاسبه و کار علمی انجام می‌شد.

رحیم پورازغدی ادامه داد: برخی می‌گویند از نسل سوم انقلاب باید ترسید اما به نظر من باید امیدوار باشیم این نسل بسیار خوب و مستعد است. اگر با نسل سوم انقلاب رفیق شویم و آنها را درک کنیم به راحتی آنها نیز درک می‌کنند زیرا فطری هستند و درباره کلمه حق هیچ آدم فطری مقاومت نمی‌کند.

رحیم پورازغدی که در فرهنگسرای غدیر مشهد سخن می‌گفت، خاطر نشان کرد: حقیقت مانند نور راه خود را در تاریکی و ظلمت باز می‌کند و متوقف نمی شود اگر متوقف شد و در حال گندیدن بود و بوی کهنگی داد معلوم می‌شود که حقیقت نیست.

وی گفت: جنگ یک جسم و یک روح داشت، جسم جنگ مانند هر جسم تاریخی کهنه می‌شود و مشمول دوره زمان می‌شود و دوره آن می‌گذرد و فراموش می‌شود و اگر هم تلاش کنیم که تازه نگه داریم امکان ندارد زیرا خود ما نیز رفتنی هستیم. تمام اجسام تاریخی رفتنی هستند اما این روح جنگ است که باید زنده بماند و زنده است.

اگر با نسل سوم انقلاب رفیق شویم و آنها را درک کنیم به راحتی آنها نیز درک می‌کنند زیرا فطری هستند و درباره کلمه حق هیچ آدم فطری مقاومت نمی‌کند.

رحیم پورازغدی با تاکید بر اینکه " از جهاتی در هر انقلابی باید از نسل سوم آن نگران بود زیرا زمان انتقال مطلب از فرهنگ به یک فرهنگ دیگر است " خاطر نشان کرد: اگر میان نسل 3، 4 ، 5 و ششم افرادی تربیت شده نبودند امروز خبری از حسین(ع) ، عاشورا و کربلا و پیامبر(ص) نبود. این نکته را باید به نسل سوم گوشزد کرد که قبل از این که جسم و فیزیک جنگ به عنوان اتفاقات خارجی و نظامی مطرح شود باید از متافیزیک جنگ، روح جنگ، جهاد و اخلاص صحبت کنیم زیرا هیچ وقت کهنه نمی شود.

دفاع مقدس

وی با اشاره به اینکه"با نگاهی به سیره رسول‌الله (ص) متوجه می‌شویم که تحت تاثیر تاریخ صدر اسلام، به جبهه رفته‌ایم" گفت: زمان جنگ و غزوه‌ها وقتی می‌خواستند به زخمیان آب دهند می‌گفت آب را به نفر بعدی بدهید، این کار تا زمانی اتفاق می‌افتاد که همه شهید شدند این واقعیت را می‌توان در سطح دیگر در جبهه‌های ایران مشاهده کرد.

او یادآور شد: راویان کربلا گفته‌اند مادری فرزندش را به میدان فرستاده است وقتی که سر فرزندش را به سمت وی پرتاب کرده‌اند دوباره همان سر را به سمت دشمن فرستاده است که ما چیزی را که در راه خدا بدهیم پس نمی‌گیریم همین صحنه‌ها را در زمان جنگ می‌توان دید که استخوان‌های پسری را برای مادرش آوردند و او گفت چرا آوردید چیزی را که در راه خدا دادم پس نمی‌گیرم.

وی گفت: بین ما هم هستند کسانی که به جبهه رفتند. چه کسی است که بگوید یک دفعه رفتن به جبهه بس است. با اینکه خسته می‌شدند ولی دوباره به جبهه‌ها باز می‌گشتند و در این بین چقدر شناسنامه دستکاری شد.

رحیم پور ازغدی تصریح کرد: باید به نسل سوم گفت صحبت از تاریخ خود و گذشته نیست بلکه صحبت از آینده است، در ظاهر ممکن است که از گذشته صحبت شود ولی در واقع درباره آینده بحث می‌شود.

ما شعارهای مرگ بر شوروی، صدام، اسراییل و آمریکا سر دادیم و اینک این شعارها محقق شده است، شوروی که کل جهان در دستش بود از هم متلاشی شد، صدام باخفت از پا درآمد، و ابهت اسراییل در جنگ 33 روزه شکسته شد

وی با اشاره به اینکه " جنگ از نظر تاریخی دری را باز کرد که تا ابد باز است " گفت: اگر این اتفاق نمی‌افتاد شهادت و مفهوم آن به دست فراموشی سپرده می‌شد، انقلاب و جنگ در ایران این مفهوم را غبارروبی کرد.

ازغدی افزود: اگر دشمن به ایران نگاه چپ نمی‌کند به خاطر ارتش رسمی و حکومت نیست بلکه از مردم می‌ترسد، همین آدم های ساده و آرام در زمین کشاورزی، بقالی، دانشگاه، سبزی فروشی، بمب هایی هستند که برای اشغالگران و دشمن خطرناک‌اند.

وی که در جمع راویان فتح مشهد سخن می‌گفت،با اشاره به این که،" کل مردم در دفاع مقدس مطرح نیست؛ بلکه یک بخشی از مردم بودند که در کل ایران شامل چند صد هزار خانواده بودند همین چند صد هزار خانواده 4 تا 5 فرزند به جبهه‌ها می فرستادند و یا در بیمارستان یا سردخانه بودند" تصریح کرد: همسایه‌هایی هم که به جبهه نرفته بودند می‌گفتند که آقازاده هنوز بازنگشته؟ انشاء‌الله به سلامتی بر می گردد و اگر شهید می‌شدند می‌گفتند مگر ما نگفتیم نروید و بقیه نیز متلک می‌گفتند.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر این که" باید تاریخ عملیات‌ها گفته شود، در عین حال گفت: ولی ذکر تاریخ عملیات بدون ذکر روح جاری در آن ارزشی ندارد.

دفاع مقدس

وی با اشاره به این که جنگ ایران با عراق جنگ جهانی سوم بود، گفت: در این جنگ شیخ‌نشین‌های منطقه میلیاردها دلار پول به عراق می فرستادند و آمریکا مستشار و آخرین اطلاعات ماهواره‌ای را در اختیار عراق قرار می‌داد.

پورازغدی به" عملیات کربلای 4" اشاره کرد و گفت: در این عملیات افراد زیادی شهید شدند بعدها معلوم شد که اطلاعات محل تجمع نیروی های ایرانی توسط ماهواره‌های آمریکایی در اختیار عراق قرار گرفته است ولی با این حال خود عراقی‌ها اذعان می کنند که با وجود اینکه می‌دانسته‌اند ایرانی‌ها در حال حمله هستند ولی نمی‌توانستند جلوی آنها را بگیرند.

وی با یادآوری اینکه " دنیا به ما سیم خاردار نمی‌فروخت ولی انواع اسلحه ها را به عراق می داد" در خصوص نحوه انتقال مفاهیم دفاع مقدس گفت: این صحنه‌ها امانت الهی هستند که در دست شما است راویان نباید تنها سخنرانی کنند.

رحیم پورازغدی" با ارایه فرمولی " در این باره خطاب به راویان فتح یادآور شد: باید خود را جای مخاطب قرار دهید او نیز به تبع خود را جای شما قرار می‌دهد خالی‌بندی نباید کرد.

وی افزود:خیلی‌ها بودند که در جبهه به علت آستانه تحمل پایین وقتی زخمی می‌شدند ناراحت می‌شدند ولی عده‌ای نیز بودند در حالی که چشمشان از حدقه درآمده بود، امحا و احشا آنها بیرون ریخته بود، زانوهایشان بر خلاف جهت شکسته بود ولی ناله نمی‌کردند تنها زیر لب ذکر یا الله می‌گفتند تا شهید می‌شدند.

رحیم پورازغدی با اشاره به این که " این صحنه ها را خود شاهد بوده است " تصریح کرد: ما شعارهای مرگ بر شوروی، صدام، اسراییل و آمریکا سر دادیم و اینک این شعارها محقق شده است، شوروی که کل جهان در دستش بود از هم متلاشی شد، صدام باخفت از پا درآمد، و ابهت اسراییل در جنگ 33 روزه شکسته شد، اتفاقاتی که در لبنان و فلسطین رخ می‌دهد به نام انقلاب ایران ثبت می‌شود و شیعه عزت یافته است.

دفاع مقدس

رحیم پورازغدی با تاکید بر اینکه " در کشورهای غربی برای کهنه سربازان خود احترام فوق العاده‌ای قائل هستند و هنوز نیز برای آنها روی بنای سرباز گمنام گل می نهند "گفت: آنها از هیچ، موزه جنگ ساخته‌اند از میخی که معلوم نیست کجا در پوتین سربازشان فرو رفته است ولی ما با این گستره مفاهیم و فعالیت ها چه کرده‌ایم؟.

وی تصریح کرد:باید بر انتقال مفاهیم جنگ در ابعاد حماسه و شجاعت ،غلبه بر ترس و مرگ، خاطرات عرفانی و روحانی و وصیت نامه های شهدا، تکیه شود.در عین حال نیز باید عنوان شود که رزمندگان اسلام لطیف‌ترین احساسات را داشتند و خشونت‌طلب نبودند، به طوری که حاضر نبودند لانه مورچه‌ها را برای ایجاد سنگر خراب کنند. کجا این رزمندگان ما مانند کماندوهای آمریکایی که خون می آشامند و آموزش می‌بینند که سر مردم را گوش تا گوش ببرند، قابل مقایسه هستند.